پرنده ای که من باشم

سلام سلام سلام

چند دقیقه قبل پیش آقا قناری بودم خیلی خوش گذشت

منو آقا قناری همیشه برعکسیم وقتی من داغم اون سرده و وقتی من سردم اون داغه آقا قناره به بهونه این که سردش شده جلوی همه منو بغل کرده بود و صورتش رو توی گردن من فرو کرده بود هیچ کس متوجه نمی شد اما من بوسه های داغ و عاشقونش رو حس می کردم

من تا حالا برای بوسیدن هیچ وقت پیش قدم نشده بودم اما تا دیدم هیچکس دورو برمون نیست آقا قناری رو بغل کردم و اون جوری که دوست داشتم بوسیدمش

وقتی از بغلش اومدم بیرون نگاه پرسشگرانه و خوشمزه آقا قناری رو دیدم که لبخند رضایتی هم همراش بودم منم سرم رو انداختم پایین و گفتم خوب دلم خواست یه دفعه ای !!!!!!

ااقا قناری هم دوباره منو به آغوش کشید و گفت که خیلی دوسم داره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

+نوشته شده در دو شنبه 23 دی 1392برچسب:,ساعت9:9توسط قناری | |